ابراهیم منصفی یکی از شاعران پرکار و پرآوازهی جنوب ایران است. او آغازگر شعر نوین فارسی در هرمزگان بوده و بسیاری از گویندگان بعد از خود را تحت تأثیر شیوهی سرایش خود قرار داده است؛ از اینرو، کندوکاو در آثار او نه تنها به واکاوی چگونگی سرودههایش، بلکه به کشف و بازنمایی درونمایههای شعری بخش بزرگی از شاعران این منطقه نیز کمک خواهد کرد. شعرهای این شاعر، از عناصر فرهنگی و آیینی زادبومش تأثیر پذیرفته است. او در سروده هایش افزون بر درونمایه های شعر معاصر ایران، به عناصر فرهنگ عامه نیز توجه داشت؛ این امر بیانگر پایبندی او به فرهنگ بومی و هویت مردم هرمزگان است. درونمایههای فکری این شاعر که متأثر از طبیعت خشن و اقلیم گرم و سوزان جنوب ایران میباشد، بیشتر بر محور تنهایی، انزواطلبی، عشق، یأس و ناامیدی میچرخد. شعر منصفی بیان کنندهی اندوه درونی، فقر، عشق به انسان و تحمل درد و رنج در شرایط سخت زندگی است که با زبانی ساده و روان بیان شده است.
این مقاله به روش توصیفی ـ تحلیلی و تفسیری به بررسی این موضوع پرداخت هاست و نتایج حاصل شده نشان میدهد که درونمایهی شعری منصفی، بیان کنندهی حالات روحی و انفعالات تلخ و شیرین نفسانی مربوط به زمان گذشته و حال، اندیشههای انسانی ـ اجتماعی خردهگیر و غمخوارگی شاعر، و بازتاب محیط جغرافیایی و اجتماعی اوست که از جریانهای شعری رایج در آن روزگار میباشد.