تجلی نابرابری جنسیتی را میتوان در عرصههای مختلفبررسی کرد. زبانشناسی اجتماعی حوزهای میان رشتهای است که به زبان به عنوان پدیدهای فرهنگی و اجتماعی مینگرد. در این راستا، تفاوت گفتار زنان و مردان در جامعه و به کارگیری واژگان ویژه ی این دو جنس و به طور کلی جنسیتزدگی زبان بررسی می شود. ما در این مقاله برآنیم زبان جنسیتزده را در شعر سوزنی سمرقندی به روش تحلیل محتوای کیفی و از نظر زبانشناسی اجتماعی مورد بررسی قرار دهیم. نتیجه ی پژوهش حاکی از آن است که واژگان جنسیتزده در شعر سوزنی سمرقندی، با بسامد به کار رفتهاست. واژگانی که بعد جنسی زنان در آنان آشکار و بیشتر به دشنامی از سوی مردان مبدل شدهاست. شاعر، واژگانی را برای مردان به کار میگیرد که معادل آن در زبان فارسی برای زنان نیست. او مدح و هزل را با نگاهی جنسیتی درهم میآمیزد و زبانی برخاسته از اجتماع و فرهنگ مرد محور خودمیآفریند. باید افزود که کنش مردسالار زبان شاعر، نمودی از نگاه جنسیتزده ی او و بالتبع جامعه ی جنسیتی زیست شاعر است.